نتایج جستجوی عبارت «منطقه مرزی اشنویه» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حسن کیخائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسن کيخائي »
جاهدوا فی سبیل‌الله بایدیکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بالسنتکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بقلوبکم.۱ درراه خدا با دست‌هایتان و اگر نمی‌توانید به‌وسیله زبان‌هایتان و اگر بازهم نتوانستید بادل‌هایتان جهاد کنید. چه مصداق زیبایی است برای گفتار مولا (ع)، شهید حسن کیخائی که در تاریخ ۱۳۴۶/۲/۱۰ در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. او که با دست و زبان و دل به جهاد درراه پرداخت. تولد او در خانواده‌ای مؤمن و متعهد، زمینه را برای چنین روزی مهیا نمود. دوران کودکی...
رویای صادق
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی می‌گوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نی‌ریز آمد و گفت: بچه‌ها منتظر بودند‌، عملیات می‌خواهد انجام شود‌. گفتم‌: کجا‌؟ گفت‌: در منطقه اروند‌، طرف فاو. گفتم بعید است‌!. بنظر نمی‌رسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات می‌شود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد‌. از او سؤال کردم. کجا می‌خواهد عملیات شود؟...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا نگهداري »
عطر دل‌انگیز غنچه وجود غلامرضا، اولین روز از اسفندماه سال ۱۳۴۲، در یک روز سرد زمستانی در روستای کوشکک و در فضای خانه‌ای که با نور حق روشن بود پراکنده شد. دوران طفولیت را در آغوش گرم خانواده گذراند. هفت‌ساله بود که راهی دبستان شهاب شد و دوره ابتدایی را با نمرات عالی پشت سر گذاشت. دوره راهنمایی را در مدرسه ارشد آغاز و به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل به آباده طشک مهاجرت کرد و در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید عمادالدین پوررضا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در انتظار وصال یار، بال‌هایش را برای پرواز گشوده بود و در انتظار یک اشاره، بی‌قرار رفتن بود. آن روز که فرمان رسید، بال گشود و ما را بی‌تاب رخ زیبای خود کرد؛ اما رفتنش پیام پیروزی خون بر شمشیر را به هدیه آورد و عطر آزادی را در سرزمین ما «ایران» به مشام جان‌ها رساند. سید عمادالدین در پنجم شهریورماه ۱۳۴۸ در روستای ریز آب بخش پشتکوه از توابع شهرستان نی‌ریز در یک خانواده مسلمان و متدین دیده...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید ابوالفتح شهاب الدینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید ابوالفتح شهاب الدینی »
باب سخن را در خصوص زندگی بسیجی شهیدی می‌گشائیم که پروانه‌وار و عاشقانه به گرد شمع انقلاب اسلامی گشت و جان خود را برای حراست از آن فدا نمود و خاکستر وجودش را به نشانه‌ای از ایثار و جانبازی، در گوشه‌ای از خاک این مرز و بوم به یادگار گذاشت. این بسیجی، ابوالفتح شهاب الدینی بود که در 28 آبانماه سال 1342 در خانواده‌ای با ایمان و مسلمان، در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. در کانون گرم...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد علی مکرر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی مکرر »
قلم و بیان از ترسیم و توصیف چگونه زیستن فردی بی ریا و سالک الی‌الله، عاشق راستین حضرت روح الله، شهید عزیزمان محمدعلی مکرر قاصر است. وصف او را باید از زبان همرزمان او شنید و آنها از صفای وجود و دنیای پرغوغای درون و سکنات آن فرزانه باید سخن بگویند و بنویسند. اما بسیاری از آنان چون محمدعلی امروز در میان ما نیستند و چشمان خاکی ما توان دیدن آنها را ندارد، به ناچار از قلم می‌خواهیم...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید حسین یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد حسين ياراحمدي »
حسین، مسافر دیار عشق بود و افق نگاهش به دوردست‌ها. به آنجایی که عاشقی چون عباس، بی‌دست و سر به ملاقات یار می‌شتابد و مولایش، با بدنی پاره‌پاره از کینه دشمن. او به تاریخ ۱۳۴۶/۵/۱۰ در روستای رودبار از توابع شهرستان داراب، میان خانواده‌ای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود و با عشق به اسلام، قرآن و اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) پرورش یافت و به آنان علاقه‌مند شد. دوره ابتدایی را در دبستان شهید باهنر ریز...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید نعمت الله منعمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد نعمت الله منعمي »
سال ۱۳۴۱، در صبحدمی زیبا، در میان خانواده‌ای پارسا و زحمتکش، خورشید وجود کودکی قشنگ و شیرین طلوع کرد. پدر رسیدن او را به فال نیک گرفت و نام نعمت‌الله را برای او انتخاب کرد. در کنار پدر و مادر با آموزه‌های دینی اسلام آشنا شد و با درک یک زندگی ساده و بی‌آلایش، با واقعیت‌های زندگی اُنس گرفت. کم‌کم دوران کودکی را با عشق به آموختن و فهمیدن پشت سر نهاد و وارد دبستان شد. دوره ابتدایی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید خلیل قانع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد خليل قانع »
خلیل همزمان با آمدن بهار در یکم فروردین‌ماه ۱۳۳۲ در شهرستان نی‌ریز، در خانواده‌ای متدین و مذهبی غنچه وجودش شکوفا شد. دوران طفولیت و کودکی را تحت تربیت اسلامی، در دامان پدر و مادری مهربان سپری نمود. تماشای نماز پدر و مادر و نشستن بر سر سفره افطار رمضان با آنان، او را از همان اوان کودکی با مسائل مذهبی آشنا کرد و در انجام فرایض دینی کوشا. دوره ابتدایی را در مدرسه حبیب‌الله فرهمندی با شوق فراوان...
زندگینامه جانباز سید مصطفی مظلومی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
 از کوچه‌های ده زیر تا راهروهای وزارت نفت سید مصطفی مظلومی در فروردین‌ماه سال ۱۳۳۲ خورشیدی در روستای ده‌زیر زاده شد. پس از اتمام دوران ابتدایی جهت ادامه تحصیل در دوره‌ی دبیرستان به شیراز مهاجرت نمود و به علت هوش و استعداد سرشار خویش، در دبیرستان شاپور شیراز که در آن زمان یکی از  بهترین و معروف‌ترین دبیرستان‌های کشور بود پذیرفته شد. پس از کسب مدرک دیپلم ریاضی در سال ۱۳۵۲ بلافاصله در رشته‌ی کارشناسی مدیریت صنعتی دانشگاه گیلان (لاهیجان)...